تاريخ : چهارشنبه 9 اسفند 1396 | 18:22 | نویسنده : طاهره سرخندی
تاريخ : چهارشنبه 18 بهمن 1396 | 13:48 | نویسنده : طاهره سرخندی

 

مژده‌ای به:

علاقه‌مندان به تکامل فردی؛

مشتاقان کمال واقعی؛

جویندگان سعادت ابدی؛

سالکان وادی سیر و سلوک؛

تشنگان معارف ناب اسلامی؛

خستگان صحراهای حیرت؛

پیکارکنندگان با نفس امّاره؛

لطمه‌خوردگان از وساوس شیطان؛

محرومان از استاد اخلاق و عرفان؛

نرم‌افزار «رهبر معنوی»، نشر آثار تربیتی «حاج فردوسی» منتشر شد.

 

لینک دانلود از سایت:

https://goo.gl/kcyckh

 



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 21
برچسب ها : منهاج فردوسیان حاج فردوسی رهبر معنوی سیروسلوک, سیر و سلوک, عرفان, نرم افزار, اپلیکیشن منهاج فردوسیان, اپلیکیشن حاج فردوسی, استاد اخلاق, استاد عرفان, درس اخلاق, معارف ناب, کمال واقعی, سعادت ابدی,
تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 | 19:02 | نویسنده : طاهره سرخندی
تاريخ : 24 مهر 1396 | 19:5 | نویسنده : طاهره سرخندی

سلام خدمت حاج فردوسی 
اگر حاجت‌های دنیایی، همسو با هدف اخروی (که همان بهشت فردوس است)، باز هم نیتمان اشکال دارد؟ مثل حل مشکل ازدواج برای دوری از جهنمی شدن یا پیدا شدن کار مناسب با درآمد خوب برای فراق و آرامش ذهن برای انجام برنامه‌های منهاج فردوسیان؟
۲. امام علی(علیه‌السلام): تو مراقب آخرتت باش، دنیا خودش ذلیلانه پیش تو می‌آید. (غررالحکم، حدیث ۲۶۰۳، صفحه‌ی ۱۴۴)
آیا حدیث فوق، نشان از یک قانون کلی است یا نه؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باسمه تعالی

سلام علیکم
جواب ۱: هر گاه نیت اصلی‌تان از زندگی دنیا، رهیدن از جهنم و رسیدن به درجات بهشت باشد و این هدف ارزشمند، سراسر وجودتان را فرا بگیرد، تمام کارهایی که برای رسیدن به آن هدف انجام می‌دهید، همگی درست و ارزشمند خواهد بود. به عبارت دیگر، اگر به هدفتان ایمان بیاورید، تمام کارهایی که در راه رسیدن به هدفتان انجام می‌دهید و ترک می‌کنید، رساننده‌ی شما به هدف است و پاداش عظیم (رهیدن از جهنم و رسیدن به بهشت) دارد.
با ذکر یک مثال، شما را در فهم بهتر مطلب، یاری می‌کنم. فرض کنید در یک روز تعطیل، قصد رفتن از شهر به باغ فلان که در اطراف شهر است، دارید. تمام کارهایی که شما را در این سفر، یاری می‌رساند، پاداش دارد و پاداشش، رسیدن به باغ است. پس، رسیدگی به اتومبیل از نظر سوخت و باد و آب و روغن، همگی پاداش دارد. سرعت مناسب، مراعات قوانین رانندگی، انتخاب جاده‌ی ایمن، پرهیز از سرعت زیاد و سبقت بیجا، همگی پاداش دارد. داشتن نقشه‌ی راه و آگاه بودن از خطرات احتمالی جاده و مسیر، پاداش دارد، و پاداشش، رسیدن به باغ است.
بر طبق همین مثال، اگر هدفتان رسیدن به باغ‌های پرنعمت بهشت است، هر چیزی که شما را به آن هدف برساند، پاداش دارد و پاداشش «رسیدن» است. پاداش انجام دادن کارهای خوب و ترک کردن کارهای بد، همان «رسیدن» به باغ‌های پرنعمت بهشت است. اگر بتوانید این مثال را به خوبی متوجه شوید، بحث نیت برایتان حل می‌شود و آن وقت با خیال آسوده، مراعات قوانین عملی منهاج فردوسیان را به جان می‌خرید. به عبارت دیگر، هر کاری که خدای تعالی از شما خواسته و در مقابلش رسیدن به باغ‌های بهشت را وعده داده است را با شیرینی انجام خواهید داد،‌ به امید عطای بی‌حساب خداوندگار متعال.
به بیان ساده، اگر رسیدن به بهشت را درک کنید و در عمق جانتان قرار بگیرد، خوردن یا نخوردن، شهوت جنسی یا کنترل آن، خوابیدن یا بیدار بودن، روزه گرفتن یا افطار کردن، جمع کردن مال یا بذل کردن مال، خم شدن (رکوع) یا ایستادن (قیام)، حرف زدن یا ساکت بودن و همه‌ی اعمال و رفتارتان،‌ در جهت رسیدن به درجات عالیه‌ی بهشت قرار خواهد گرفت.
در این صورت،‌ بزرگ بودن و سخت بودن کارها برایتان مطرح نخواهد بود،‌ بلکه میزانِ اثر مثبت آن در رسیدن به هدف، برایتان مهم خواهد بود. مثلاً سفر به مکه‌ی مکرمه برای حج یا عمره، چون رساننده به بهشت است، زحمتی نخواهد داشت ولی کشیدن یک نخ سیگار، چون اثر مثبتی در رسیدن به بهشت ندارد، برایتان سخت خواهد بود.
پرداخت صدها میلیون تومان به عنوان خمس و زکات و صدقات،‌ هیچ سختی‌ای نخواهد داشت ولی پرداخت پول برای خریدن یک بسته ورق پاسور، بسیار سخت خواهد بود.
بیدار بودن در شب قدر، سختی نخواهد داشت ولی یک دقیقه بیدار ماندن برای دیدن فیلم و فوتبال، سخت خواهد بود.
یک ماه، روزه گرفتن و گرسنگی کشیدن، برایتان بیش از خوردن و سیر بودن، لذت خواهد داشت و …
تمام اینها و صدها مورد دیگر، فقط برای این است که می‌دانید و ایمان دارید به هدف اصلی خود، نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوید.
۲. اگر منظور از دنیا،‌ ثروت و قدرت و عزت دنیا باشد، چنین چیزی به تجربه ثابت نشده است. یعنی مؤمنین و متدینین زیادی را دیده‌ایم و وصفشان را شنیده‌ایم که در ثروت معمولی و بدون قدرت و عزت خاص، زندگی کرده‌اند. حتی پیامبرانی که دنیا، به معنی ثروت و قدرت و عزت داشته‌اند، از تعداد انگشتان دست،‌ فراتر نمی‌رود.
پس نمی‌توانیم این فرمایش مولا را به عنوان قانون کلی، برای سراسر زندگی بدانیم ولی در موارد جزئی و فردی، هر گاه بین انتخاب دنیا و آخرت، مردد شُدید، اگر طرف آخرت را بگیرید، خواهید دید که دنیا، به آسانی و خوبی، درست می‌شود و به هدفی که داشتید، می‌رسید.
به عنوان مثال، هر گاه بین ماندن در مغازه و فروختن اجناس با رفتن به مسجد و خواندن نماز جماعت و اول وقت مردّد شُدید، طرف نماز جماعت و مسجد را بگیرید، مشتری مناسب، خودش می‌آید.
هر گاه بین قرض الحسنه دادن با ربا دادن مردّد شُدید، قرض الحسنه بدهید، خواهید دید چیزی که می‌خواستید از بهره‌ی ربا بگیرید، از راه حلال نصیبتان شد.
هر گاه مردد شُدید بین این که دروغ بگویید و مال دنیا به دست بیاورید یا راست بگویید و مال دنیا از دست بدهید، راست بگویید، خواهید دید برایتان جبران شد.

موفق باشید
حاج فردوسی



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 22
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
تاريخ : 24 مهر 1396 | 19:4 | نویسنده : طاهره سرخندی

بسمه تعالی

سلام علیکم و رحمت الله
امیدوارم که حالتان خوب باشد. من می‌خواستم قبلاً برای شما سؤال بنویسم اما حالا با کمال میل می‌نویسم. من مذهبم اهل تسنن است و از صحبت کردن و از طریق صحبت‌هایی که در محلمان از این کتاب می‌شد با کتابتان آشنا شده‌ام. همه می‌گفتند که شما و منهاجیان، شیعه افراطی هستید و این حرف را وقتی از شیعیان در محله می‌شنیدم، چون کتاب را اصلاً ندیده و نخوانده بودم، بدم می‌آمد. معذرت می‌خواهم اینجوری می‌گویم. ولی از بعضی افراد که در جامعه به اسم منهاجیان می‌دیدم، شیعه‌ی افراطی و تعصبی نمی‌دیدم و برایم سؤال پیش می‌آمد که اینها چه طور هستند که مردم می‌گویند. خلاصه یک روز با یکی از آنها صحبت کردم و هر حرفی که می‌زد، حرف از دین و سنت می‌زد. و بعد به اصرار او که گفت حتماً مطالب سایت را بخوان و اشکالی اگر دیدی حتماً خبر بده؛ وقتی سایت را خواندم دیدم حرف‌های خوبی در آن است و حرف بدی ندیدم و می‌خواستم بدانم که توهین به اهل سنت هم می‌کند یا نه. دیدم که توهینی نیست و تعجب می‌کردم که چرا اینها را افراطی می‌دانند. سؤالات بیشتری را پرسیدم و بحث به «اشهد ان علیاً ولی الله» رسید که او گفت: حتی بعضی از مراجع اهل تشیع آن را حرام می‌دانند و من هم نمی‌گویم. او همیشه می‌گفت: باید انصاف داشته باشیم و واقعیت‌ها را بگوییم. او گفت که «الصلاه خیر من النوم» هم نباید گفت و عمر به آن اضافه کرده است. من هم گفتم اگر حضرت عمر به آن اضافه کرده و رسول الله (صلی الله علیه) نفرموده، نباید گفت. پس با هم قرار گذاشتیم که «اشهد ان علیاً ولی الله» و «الصلاه خیر من النوم» را در اذان نگوییم. و دیدم که شما احترام انبیا و بزرگان بسیار می‌گذارید. و از سایتتان خوشم آمد و همیشه می‌خوانم. بنده چون شما را شیخ معتدلی از اهل تشیع می‌دانم و واقعیت را می‌گویید، می‌خواهم سوال بپرسم که:
۱. آیا حضرت عمر با ام کلثوم ازدواج کرده است و در حدیث اهل تشیع آمده است یا نه؟
۲. چرا شما، امامان را بالاتر از انبیا می‌دانید؟ آیا این کفر نیست؟
۳. آیا بعضی از شیعیان که توهین به صحابه می‌کنند، مرتد نیستند و از اسلام خارج نیستند؟
۴. چرا سجده بر مهر می‌کنید؟
۵. آیا شما اللهیاری را تأیید می‌کنید؟
دیگر نمی‌خواهم مزاحم اوقات شریفتان بشوم و سؤالات بعدی را در وقت مناسب می‌پرسم. منتظر جوابتان هستم هر چه زودتر.
تشکر و خدا نگهدار

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باسمه تعالی

سلام علیکم
بارها عرض شد که مفاهیمی مانند سرعت و کندی، در مقایسه مشخص می‌شود. پس دوچرخه، نسبت به پیاده، سرعت دارد ولی نسبت به موتور سیکلت، کُند است. ماشین، نسبت به موتور، سرعت دارد ولی نسبت به هواپیما، کُند است. همچنین است «افراط» و «تفریط». کسانی که اصحاب منهاج فردوسیان را «افراطی» می‌خوانند، به این دلیل است که خودشان دچار «تفریط» شدید هستند. به عبارت ساده، وقتی خودشان به دستورات واضح و روشن دین، عمل نمی‌کنند، اینطور به نظرشان می‌آید که عمل‌کنندگان به دین، افراطی هستند، در حالی که حقیقت، این است که آنان، تفریط می‌کنند نه این که اصحاب منهاج فردوسیان، افراط کنند.
با ذکر چند مثال، مطلب را شرح می‌دهم. کسی که نماز نمی‌خواند یا گاهی می‌خواند و گاهی نمی‌خواند، گمان می‌کند منهاجی که همیشه نمازهای واجبش را می‌خواند، افراطی است.
کسی که نافله نمی‌خواند، گمان می‌کند منهاجی که علاوه بر نمازهای واجب، به خواندن نوافل یومیه نیز مقید است، افراطی است.
کسی که نمازش را آخر وقت می‌خواند، گمان می‌کند منهاجی که نمازش را اول وقت می‌خواند، افراطی است.
کسی که سالی یکبار هم به سراغ قرآن نمی‌رود، گمان می‌کند منهاجی که روزی حد اقل پنجاه آیه تلاوت می‌کند، افراطی است.
کسی که روزه نمی‌گیرد یا فقط ماه مبارک رمضان را روزه می‌گیرد، گمان می‌کند منهاجی که علاوه بر روزه‌های واجب، روزه‌ی مستحبی نیز می‌گیرد، افراطی است.
کسی که ریشش را می‌تراشد، گمان می‌کند منهاجی که ریشش را نمی‌تراشد، افراطی است.
کسی که خمس نمی‌دهد، گمان می‌کند منهاجی که خمس و زکات و صدقات مستحبه می‌دهد، افراطی است.
کسی که موسیقی گوش می‌دهد، گمان می‌کند منهاجی که موسیقی گوش نمی‌دهد، افراطی است.
و در بقیه‌ی احکام دینی نیز حکایت بر همین منوال است. اما جواب سؤالاتتان را به ترتیب عرض می‌کنم.

جواب ۱: نظام جامع تربیتی منهاج فردوسیان، همچنان که از نامش پیداست، برای تربیت و رساندن انسان‌ها به کمال و سعادت تنظیم شده است. در این نظام تربیتی، از پرداختن به مسائلی که نقشی در کمال و سعادت ندارد، پرهیز کرده‌ایم. مسائل بسیاری اکنون در میان علما و حتی عوام جامعه‌ی اسلامی در جریان است که دانستن و ندانستنِ آن، نقشی در تکامل و سعادت ما ندارد. نمونه‌اش همین مسأله است که آیا عمر با ام کلثوم ازدواج کرده است یا نه؟! اگر فرض کنیم که «ازدواج کرده» با این که فرض کنیم «ازدواج نکرده»، چه فرقی در رسیدن من و شما به کمال و سعادت دارد؟! این طور مسأله‌ها، فقط دستمایه‌ی ایجاد شکاف و اختلاف در صفوف متحد امت اسلامی است و نتیجه‌ی تربیتی ندارد. هر چه بوده، در صدر اسلام اتفاق افتاده و ارزش تربیتی برای ما ندارد.

جواب ۲: انسان بعد از این که خدای تعالی را با دلایل و براهین، مانند برهان نظم برای خودش اثبات کرد، باید توجه کند به معجزات و پیامبرش را بر طبق معجزه، پیدا کند، سپس باید در تمام تعالیم این دنیایی و آن دنیایی، تابع محض پیامبر خدا باشد. ما وقتی حضرت محمد بن عبدالله (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را به عنوان برترین و آخرین پیامبر الهی قبول کردیم، نگاه کردیم که ایشان چه می‌فرمایند. از جمله فرمایشات همراه با تأکید ایشان، قبول جانشینی دوازده جانشین از خاندانشان بود که اولشان امیر المؤمنین علی (علیه‌السلام) و آخرشان حضرت حجه بن الحسن العسکری (روحی فداه) هستند. سپس فرمودند که این دوازده جانشین، همانند جان پیامبر خدا هستند. پس همچنان که حضرت محمد بن عبد الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را برتر از تمام پیامبران الهی می‌دانیم، کسانی که در حکم جان پیامبر هستند را نیز برتر از پیامبران الهی می‌شماریم. خدای تعالی در آیه‌ی مباهله می‌فرماید: «فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَهَ اللّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ» (سوره‌ی آل عمران، آیه‌ی ۶۱) ترجمه: پس بگو بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و نفْس‌هایمان و نفْس‌هایتان را فرا خوانیم سپس مباهله کنیم و لعنت‏ِ خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
در صحیح مسلم ـ که آن را بعد از قرآن کریم، معتبرترین کتاب می‌دانید ـ آمده است: إنه لما نزل قوله تعالى: فقل تعالوا ندع أبنائنا و أبنائکم و نساءنا و نساءکم و أنفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنه الله على الکاذبین، دعا رسول الله (صلی الله علیه و سلم) علیاً و فاطمه و حسناً و حسیناً، فقال: «اللهم هؤلاء أهلی». (صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، جلد ۱۵، صفحه‌ی ۱۷۶) ترجمه: آن گاه که این آیه نازل شد که «پس بگو بیایید پسرانمان و پسرانتان و …» پیامبر خدا، علی و فاطمه و حسن و حسین را فراخواند و فرمود: خدایا اینها اهل من هستند.
با توجه به این که فقط پنج نفر برای مباهله رفتند، وقتی می‌فرماید: «أَبْنَاءنَا» منظور امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) هستند. وقتی می‌فرماید: «وَ نِسَاءنَا» منظور، حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) هستند. پس «وَ أَنفُسَنَا» یعنی جان ما و نفْس ما، چه کسی خواهد بود؟ حتماً باید حکم کنیم که مولا علی (علیه‌السلام)، جان پیامبر است چون کس دیگری همراه آنان نبود.
و اما «کفر» معانی مختلفی دارد که این اعتقاد،‌ با هیچ کدام از اقسام «کفر» سازگار نیست و نمی‌توان صاحب چنین اعتقادی را کافر دانست.

جواب ۳: فحش دادن، ممنوع است حتی به کافر. قرآن کریم می‌فرماید: «وَ لاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذَلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّهٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ» (سوره‌ی انعام، آیه‌ی ۱۰۸) ترجمه: و آنهایى که جز خدا را مى‏خوانند، دشنام مدهید که آنان [نیز] از روى دشمنى [و] به نادانى، خدا را دشنام خواهند داد. این گونه براى هر امتى کردارشان را آراستیم [که هر دین و ملت و قومی، برای خودش مقدساتی داشته باشد] آنگاه بازگشت آنان به سوى پروردگارشان خواهد بود و ایشان را از آنچه انجام مى‏دادند آگاه خواهد ساخت [و مقدسات حقیقی و واقعی را به آنان معرفی خواهد نمود].
پس چطور می‌توانیم به اصحاب پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فحش بدهیم و توهین کنیم؟! یا به مسلمانان از سایر فرقه‌های اسلامی، فحش بدهیم و توهین کنیم؟! پس فحاشی و توهین کردن، مجوز شرعی ندارد. ولی از سوی دیگر، اگر کسی دچار این انحراف عملی شد و به بعضی صحابه، توهین کرد، معصیت کرده ولی مرتد نیست. یعنی خارج از دایره‌ی اسلام نیست و احکام چهارگانه‌ی مرتد بر او جاری نمی‌شود؛ زیرا از نظر فقه شیعه، صحابه جزء اصول و ارکان اسلام نیستند، بر عکس ائمه‌ی طاهرین (علیهم‌السلام) که توهین به هر کدام از آن بزرگواران یا انکار هر کدام، برای کسی که شیعه‌زاده است، در حکم ارتداد می‌باشد.
در فقه شیعه، هر گاه کسی از اصول اسلامی برگردد و برگشتنش را اظهار کند، چهار حکم دارد؛ نجس است، زنش بدون طلاق از او جداست، اموالش بین ورثه‌اش تقسیم می‌شود در حالی که زنده است، و در صورت امکان، کشته می‌شود.
البته «لعن» با «فحش» و «توهین» فرق می‌کند و لعن کردن برخی جنایتکاران تاریخ، مستحب شمرده شده است که جای بحث مفصّلش نیست.

جواب ۴: در شیعه و همچنین در تمام فرقه‌های اسلامی ثابت است که سجده باید بر «زمین» باشد، زیرا در کتاب‌های معتبر حدیثی شیعه و اهل سنت، وارد شده است که رسول اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمودند: «جعلت لنا الارض کلها مسجداً و جعلت تربتها لنا طهوراً اذا لم نجد الماء» (اخرجه مسلم فی صحیحه) یعنی زمین، برای ما قرار داده شده است سجده‌گاه و خاک زمین نیز برای ما، مایه‌ی طهارت است در هنگامی که آبی نیابیم.
یا فرمودند: «جعلت لی الارض کلها مسجداً و طهوراً» (اخرجه الترمذی عن علی بن ابی‌طالب و عبدالله بن عمر و ابوهریره و جابر بن عبدالله و عبدالله بن عباس و حذیفه و انس بن مالک و ابوامامه و ابوذر الغفاری). ترجمه: تمام زمین، برای من سجده‌گاه و مایه‌ی طهارت قرار داده شده است.
یا فرمودند: «جعلت لی الارض طهوراً و مسجداً» (اخرجه ابوبکر البیهقی فی سنن الکبری) یعنی زمین، برای من مایه‌ی پاکیزگی و سجده‌گاه است.
یا فرمودند: «جعلت لی الارض طیبه و مسجداً» (اخرجه ابوبکر البیهقی فی سنن الکبری) یعنی زمین، برای من مایه‌ی پاکیزگی و سجده‌گاه قرار داده شده است.
یا فرمودند: «الارض لک مسجد فحیثما ادرکت الصلاه فصل» (اخرجه النسائی فی صحیحه عن ابی ذر الغفاری) یعنی زمین، سجده‌گاه تو است، هر جا نماز را درک کردی، نماز بگزار.
پس هر گاه شک کنیم که منظور قطعی از «زمین»، خاک و سنگ است یا فرش و موکت، جدا از تمام روایاتی که از طریق امامان معصوم (علیهم‌السلام) به ما رسیده، احتیاط می‌کنیم و بر چیزی سجده می‌کنیم که قطعاً و حتماً، مصداق «زمین» است. به همین دلیل، مقداری خاک را به صورت گِل در آورده و می‌گذاریم تا خشک شود و روی فرش و موکت می‌گذاریم و بر آن سجده می‌کنیم تا خیالمان راحت باشد که منظور پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را بجا آورده‌ایم. البته در برخی مساجد، به جای خاکِ خشک، سنگِ تراشیده می‌گذارند تا نمازگزاران در حال سجده، سر بر سنگ بگذارند و یقین کنند به فرمایش حضرت رسول اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) عمل کرده‌اند. به شما نیز توصیه می‌کنم احتیاط کنید و بر چیزی سجده کنید که مطمئن هستید می‌توان به آن «زمین» گفت. اجزای کره‌ی زمین، خاک و سنگ است و فرش و موکت از دست‌ساخته‌های بشر می‌باشد و جزء طبیعی زمین به حساب نمی‌آید؛ بلکه بین پیشانی و زمین، فاصله می‌اندازد.

جواب ۵: اگر منظورتان شیخ حسن اللهیاری افغانی، مؤسس و مدیر و مجری شبکه‌ی ماهواره‌ای اهل بیت است، ایشان را می‌شناسم ولی از تمام جهات، تأیید نمی‌کنم.
عصبانیت ایشان در هنگام بحث علمی، دلنشین نیست و فحش‌ها و توهین‌هایی که به مقدسات اهل سنت روا می‌دارد، خلاف بصیرت و ضد اتحاد اسلامی است. اگر ایشان از قلب لوس آنجلس بیرون آمده و در کشوری از کشورهای اسلامی، حتی کشور خودش افغانستان ساکن شود، خواهد فهمید که دشمنان اسلام، یعنی یهود و نصارا و مشرکین، بیشترین بهره را از شکسته شدنِ اتحاد فرقه‌های اسلامی می‌برند. همچنین اظهار دشمنی با مراجع معظم تقلید و بویژه مقام معظم رهبری که پرچم‌دار تشیع در جهان کنونی هستند، دور از انصاف و تقواست. البته بررسی انحرافات خلفای سه‌گانه و ارباب سقیفه از منابع اهل سنت، کار ارزشمندی است ولی کاش این کار، همراه با متانت و شیرین‌زبانی و دور از هر گونه فحش و توهین انجام می‌گرفت. همچنین نشان دادن خط روشن ولایت اهل بیت طاهرین (علیهم‌السلام) از بزرگترین عبادات است که ایشان با تندی و ترشی، نتیجه‌ی معکوسی به بار می‌آورد؛ همانند کسی که گلوی کودکی را با یک دست بفشارد و با دست دیگر، بهترین شیرینی‌ها را به دهانش وارد کند. این کودک، خوشحال و سپاسگزار نخواهد شد، بلکه گریان و معترض خواهد گردید.
خداوند،‌ ما و شما را به راه درست و مستقیم، هدایت کناد و از پیروان محض رسول اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) قرار دهاد.

موفق باشید
حاج فردوسی



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 19
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
تاريخ : 24 مهر 1396 | 19:4 | نویسنده : طاهره سرخندی

سلام علیکم
١. نظر منهاج فردوسیان در مورد کیفیت نماز خواندن آیت الله بهجت چیست؟
٢. آیا بالاتر از نماز آیت الله بهجت هم وجود دارد؟
٣. آیا در سیره‌ی استادان منهاج فردوسیان چنین نمازهایی وجود دارد؟
۴. آیا منهاجی می‌تواند نمازی را به کیفیت نماز آیت الله بهجت بخواند؟
با تشکر

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باسمه تعالی

سلام علیکم
جواب ۱: کیفیت نماز را فقط خدای تعالی می‌داند و کسی که از ناحیه‌ی خدای تعالی اجازه بر دیدن سرائر داشته باشد. پس نه بنده و نه هیچ انسان غیر معصومی، نمی‌تواند ادعا کند که کیفیت نماز آن مرحوم، بالا بود یا پایین. به ادعاهای غیر قابل اثبات، گوش ندهید.
جواب ۲: در صورتی می‌توانیم به این سؤال پاسخ بدهیم که بدانیم کیفیت نماز آیت الله بهجت (ره) در چه اندازه‌ای بوده است. وقتی محکی برای سنجش عیار نماز آن مرحوم نداریم و دسترسی به امام عصر (ارواحنا فداه) هم نداریم که از ایشان بپرسیم، جواب دادن به این سؤال، اشتباه است. باز هم تأکید می‌کنم به ادعاهای غیر قابل اثبات، توجه نکنید. این که فلان روحانی محترم، جوگیر شده و مثلاً بگوید: «بالاتر از نماز آیت الله بهجت از کجا بیاوریم؟» یا مثلاً «نماز فلانی، همانند نماز آیت الله بهجت است در کیفیت» ادعای غیر قابل اثبات است.
جواب ۳: اگر منظورتان نحوه‌ی نماز خواندن مرحوم آیت الله فقید بهجت است که همراه با کشیدن صدا و نحوه‌ای ناله همراه بود، باید عرض کنم: چنین چیزی در روایات معتبر به ما نرسیده است. یعنی نداریم که استاد اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) یا ائمه‌ی طاهرین (علیهم‌السلام) چنان با ناله و کشیدن صدا نماز بخوانند که شنونده، گمان کند که آن حضرات، گریه می‌کنند.
البته این که برخی افراد، مدعی هستند که مرحوم آیت الله بهجت (ره) در حال نماز، گریه می‌کردند را بنده به شدت، رد و انکار می‌کنم. تنها چیزی که در سال‌ها همنشینی با آن مرحوم و مشاهده‌ی ایشان از نزدیک در روضه‌های هفتگی، ندیدم، «اشک» بود. حتی گاهی اوقات، در وسط شور روضه که همه رو به غش و موت بودند، زیر چشمی به ایشان نگاه می‌کردم و ایشان را غرق در ذکر می‌دیدم، در حالی که دست بر پیشانی نهاده و سرشان را تکان می‌دادند.
جواب ۴: منهاجی کسی است که بر راه روشن رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و ائمه‌ی طاهرین (علیهم‌السلام) باشد و دستور انجام اعمال را از آن بزرگواران بگیرد نه از ذوقیات علمای اسلام. پس کسی که به دنبال انجام دادن ذوقیات علماست و مثلاً می‌خواهد در نماز، همانند مرحوم بهجت (ره) ناله بزند، نباید خود را منهاجی بداند. یادم می‌آید در زمان حیات مرحوم بهجت (ره) در مجلسی بودم و قرار شد یکی از روحانیون ذوب در بهجت، امام جماعت شود. پس چون نماز را شروع کرد، مشغول به کش و قوس صدا و پیاده کردن افکت‌های صوتی آیت الله فقید به طور دقیق گردید. از اول نماز تا آخر نماز، یا به دل خندیدم و یا به لب، و خودم را بسیار کنترل کردم که دچار قهقهه نشوم!
خداوند ما و شما را از خیالات عوامانه برهاناد و بر منهاج فردوسیان، مستحکم و مستقیم بداراد. بفضله و کرمه و هو اکرم الاکرمین و ارحم الراحمین.

موفق باشید
حاج فردوسی



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 23
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
تاريخ : 24 مهر 1396 | 19:3 | نویسنده : طاهره سرخندی

 

به نام او

سلام /
اگر عقل به وسیله‌ی گناه تباه می‌شود، پس پیشرفت‌های غرب چه طور رخ می‌دهد؟
با تشکر

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باسمه تعالی

سلام علیکم
عقل، سه نوع است که در کتاب «مفاهیمی بر مبنای منهاج فردوسیان» به تفصیل شرح داده‌ایم، اما به اختصار بدانید که «عقل» به سه صورت قابل تصور است، که عبارت است از:
«عقل آبی»: همان قدرت تشخیص است که در دیوانگان و حیوانات نیست و در زنان و کودکان، ضعیف است و در مردان معتدل، در بیست و هشت سالگی، کامل می‌شود.
«عقل زرد»: هر گاه عقل آبی، به تکاپو بیافتد تا خالقش را بیابد و راه کمال و سعادت را تشخیص دهد، به آن «عقل زرد» می‌گوییم.
«عقل سفید»: آن زمان که عقل زرد، به موطن تسلیم رسید یعنی خدا را شناخت و تسلیم دستورات پیامبرش شد، از آن به عقل سفید تعبیر می‌کنیم.
پس آن عقلی که با گناه، تباه می‌شود، «عقل سفید» است ولی آن عقلی که اختراعات و اکتشافات دنیا بر مدار آن می‌گردد، «عقل آبی» است. البته «عقل آبی» نیز با نوشیدن زیاد شراب، یا کشیدن حشیش و بنگ یا خوردن قرص‌های روانگردان، به صورت موقتی از بین می‌رود. پس گناه، «عقل سفید» را مخدوش می‌کند ولی الزاماً، موجب تباه شدن «عقل آبی» نمی‌شود و اختراعات و اکتشافات و دستاوردهای علمی، با «عقل آبی» است و ربطی به «عقل سفید» ندارد.

موفق باشید
حاج فردوسی



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 20
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
تاريخ : 24 مهر 1396 | 19:3 | نویسنده : طاهره سرخندی

مقدمه:
قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان، برگرفته از تصریحات آیات قرآن کریم و روایات معتبر شیعه از اهل بیت طاهرین (علیهم‌السلام) است. این روایات، از منابع معتبر حدیث شیعه، برگرفته شده است. یکی از این منابع، عبارت است از:

بصائر الدرجات‏

این کتاب، نوشته‌ی ابو جعفر، محمد بن حسن بن فروخ صفار (متوفای ۲۹۰ هجری) است. مؤلف این کتاب از اصحاب امام حسن عسکری (علیه‌السلام) بوده و یکی از شخصیت‏های بزرگ شیعه و از راویان بزرگ حدیث به شمار می‏آید. این کتاب در فضایل پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و آله‌وسلم) و ائمه‌ی معصومین (علیهم‌السلام) نوشته شده است.
کتاب بصائر الدرجات از معتبرترین اصول قدمای شیعه است و از زمان نگارش تا کنون، پیوسته مورد توجه علما و فقها و بزرگان شیعه بوده و در کتاب‌های خود، بسیار به آن استناد نموده‏اند، بزرگانی مانند: شیخ کلینی در کتاب کافی، شیخ حر عاملی در کتاب وسائل الشیعه و علامه مجلسی در بحار الانوار. کتاب بصائر مجموعاً دارای ۱۸۸۱ حدیث می‏باشد.



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 19
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,